-
عاشورا
دوشنبه 26 مهر 1395 21:42
در گوش زمانه رازشان را خواندند پیغام قشنگ و نازشان را خواندند ای سینه زنان حسین و همراهانش اول به خدا نمازشان را خواندند
-
زحمت کشی
جمعه 25 تیر 1395 13:41
ای کاش چو من خوش قد و قامت باشی حوری صفت روز قیامت باشی ده سال برای تو عرق می ریزم یک یار نگفتی که سلامت باشی
-
ناز
شنبه 28 فروردین 1395 13:40
آن دل که توبرده ای به آواز بیار هر چند شکسته ای ولی باز بیار یک عاشق ساده ام که رک می گویم من ناز نمی خرم ولی ناز بیار
-
ای کاش
شنبه 5 دی 1394 20:15
بیچاره پدر که در پی نانی بود چک داد و به این دلیل زندانی بود خواهر کوچولو به مادرم می گوید ای کاش پدر بابک زنجانی بود
-
که نگو
سهشنبه 26 آبان 1394 18:43
یک عالمه زیبا و تمیزی که نگو خوش چهره و با صدای ریزی که نگو گفتی که به پیش تو چطور آدمی ام آن قدر به چشمم تو عزیزی که نگو
-
آه
شنبه 9 آبان 1394 06:56
از شاخه دل چون بپرم ..آه نگو بی یاد شما خون جگرم...آه نگو استاد به من گفت چرا دل تنگی یک لحظه تو از برابرم ...آه نگو
-
پسته چینی
چهارشنبه 6 آبان 1394 22:05
تمشک نازک روی زمینی الهی آفت از جایی نبینی لب و چشمت شبیه پسته و من همین عصری می آیم پسته چینی
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 16 مهر 1394 07:22
بر سنگدلان سفره دل باز مکن بر بی هنران عشق خود ابراز مکن هستند کسانی که پی ناز تو اند پس عشوه نریز و این همه ناز مکن م.ط
-
میلاد نور امام هشتم مبارک باد
سهشنبه 3 شهریور 1394 12:07
دانه بده من کبوترم می آیم از شهر کویر می پرم می آیم آن دفعه که آمدم به تو دل بستم جا مانده دلم توی حرم می آیم
-
درد دل دانشجو
جمعه 1 خرداد 1394 19:07
با توام استاد دانشگاه چند تا نقطه چین می کشم از دست تو هی آه چندتا نقطه چین حق تدریست چنان بالاست تا ایتالیا می توانی رفت هر شش ماه چندتا نقطه چین من سفارش می کنم تا مکه هم یک سر برو تا نگشتی بیش از این گمراه چندتا نقطه چین ای که داری پیش ما دم از دیانت می زنی دیدمت در کافی نت گهگاه چندتا نقطه چین پول ما بیچاره ها را...
-
بدون تو
دوشنبه 10 فروردین 1394 09:37
ابروی کژت که با دلم درگیر است برنده تر از خنجر و هر شمشیر است حالا که تو رفته ای سفر می فهمم این شهر بدون تو چقدر دل گیر است
-
لطفا
پنجشنبه 30 بهمن 1393 10:08
بیاور استکانی چای با طعم غزل لطفا شکر پاش لبانت را بگردان تا که حل لطفا گرفته قلبم از تو آنژیو هم سازگارش نیست طبیب هوشمند رنج های من عمل لطفا تو با شاه دلت بردی همه هفت دست بازی را بیا و بر بزن یک بار دیگر بی دغل لطفا فقط یک لحظه افتاده نگاه من به چشمانت دلم افتاده چون طفلی سر پر که عسل لطفا م.ط
-
خوب بود
یکشنبه 12 بهمن 1393 21:41
بعد عمری با دو چشمت آشنایی خوب بود آشنایی با لبان شوربایی خوب بود حال ماشش درچهار هست ودقیقا هم کفست خانمم می گوید آن حال هوایی خوب بود سر مربی همین پیکان قزوین گفته بود حرکت بعد از گل شیث رضایی خوب بود بعد از انجام سونوگرافی به او سیمرغ گفت می توانستی طبیعی گر بزایی خوب بود درد دندان داشت این رستم که با تهمینه گفت یک...
-
انسولین
جمعه 19 دی 1393 14:37
لبت قند و دو چشمت انگبینه عسل می ریزد از چشمت به سینه فشارم روی ده قندم صد و سی لبانت حکم ده تا انسولینه
-
یادگاری
یکشنبه 2 آذر 1393 06:26
در سینه هر آن چه دوست داری بنویس از خاطره های ماندگاری بنویس بر روی در اتاق یا تخت خودت فامیل مرا به یادگاری بنویس
-
محرم
سهشنبه 6 آبان 1393 12:37
از دست شما اگر چه نعمت خوردیم امروز در این کوچه به زحمت خوردیم ما جای شما و اصغر تشنه لبت هر صد قدمی سه بار شربت خوردیم -------------- هر چند که خامیم به سر می آییم ما تشنه ی نامیم به سر می اییم کافیست فقط اشاره ای بنمایی ما لشکر شامیم به سر می آییم
-
ظهور
چهارشنبه 9 مهر 1393 06:27
ماها که دل سنگ نداریم بیا گر ظاهر یک رنگ نداریم بیا دنیا که پر از ظلم شود می آیی ما حوصله ی جنگ نداریم بیا الهم عجل لولیک الفرج
-
رزم رستم و اسفندیار
دوشنبه 29 اردیبهشت 1393 18:37
رزم نامه رستم و اسفندیار چنین گفت رستم به اسفندیار / تو که مانده ای در کف یک نهار نه تو می توانی دو تا ها کشی / نه که آب بینیتو بالا کشی برو بچه داتی تو شیرت بخور / بیاید هر آشغالی گیرت بخور برو زیر ابروتو بردار ها / که می آید از تو همین کارها برو یقه وا کن برای ننه ت / بپوش این تی شرتو برای زنت تو کی باشی ای لاشی بی...
-
ترانه 2
شنبه 20 اردیبهشت 1393 15:09
دم غروبه قهوه روی میزه مثل همیشه منتظر می مونم تا تو بیای میرم یه گوشه دنج پیامکای خوبتو بخونم پیام اولی رو که میبینم قشنگ و عاشقونه چون همیشه پیام دومی برام عجیبه خدا وکیلی باورم نمیشه پیام آخریت که آتیشم زد نوشته بودی عاشق چشاشم نوشته بودی که ببخش عزیزم می خوام برم با یکی دیگه باشم برو ولی بهت بگم که عمرا من دیگه...
-
ترانه
یکشنبه 7 اردیبهشت 1393 07:11
من که حرف دلم رو می گفتم به تو که پاره ی تنم بودی چند روزیست عجیب سردردم کاش قرص مسکنم بودی خسته ام از تمام دل هایی که برایم شبیه یک سنگند از همین چند رنگی مردم که برام ظاهرا دل تنگند با همین لنز و عینک دودی روشنی را سیاه می گیرند دوستانی که عشق پاکم را با هوس اشتباه می گیرند رفته بودم کنار حوض عصری عاشقانه نگاه می...
-
قهوه خونه
چهارشنبه 27 فروردین 1393 07:55
یادت میاد دو ماه پیش تو تهرون تو قهوه خونه دور سبزه میدون من بودم و یه قلیون قدیمی بدون یک هم نفس صمیمی بهم نگاه عاشقونه کردی دوباره دوریتو بهونه کردی تو با چشای خوشگل خمارت اشاره کردی که بیام کنارت تو اومدی پهلوی من نشستی گفتی چرا غریبه و تک هستی گفتی که عاشقم شدی صمیمی شبیه عشق نیکی کریمی برای خاطرات عشق ماندگاری...
-
دانشگاه
سهشنبه 19 فروردین 1393 17:23
آشفته شدم ز دست گیسوهایت من کشته آن خنجر ابروهایت یک ترم در آرزوی این بودم که دستی ببرم به خرمن موهایت -------- آتش زده ای به دل تو با کم رویی لبخند بزن هی بپران ابرویی از ترم چهارم آرزو یم این بود با هم برویم عمره ی دانشجویی ----------
-
هواپمای ایرانی
چهارشنبه 7 اسفند 1392 14:24
شبی کردم سفر من با هواپیمای ایرانی چه حالی داشت ای آقا هواپیمای ایرانی دلم در آرزوی دیدن ناهید و نپتون بود مرا یک باره برد آن جا هواپیمای ایرانی هزار و سیصد و اندی مسافر داشت این دفعه من و داش اکبر و بابا هواپیمای ایرانی زنی آهسته آمد داخل و پشت سرش مردی مسافرها همه بر پا هواپیمای ایرانی گروهی ندبه می خوانند و یک عده...
-
حق
پنجشنبه 1 اسفند 1392 17:08
سر داده و سر هنوز هم بر تنش است سرباز به ظاهرا گل میهنش است یک هفته ولیمه دارد و میهمانی حاجی که حقوق عده ای گردنش است
-
تو
شنبه 7 دی 1392 14:40
ای مانتو کلوش روسری آبی من ای لب شکلاتی گل عنابی من آن هفته دوباره پیش دکتر رفتم کمتر تو بشو باعث بی تابی من ------------------------ در سالن دانشکده غوغا شده بود صد نامه فقط برات امضا شده بود رفتم که ببینم چه شده فهمیدم از خاطر تو دوباره دعوا شده بود
-
طلب
دوشنبه 18 آذر 1392 12:41
از من پدر؛ دایی؛عمو؛ مادر طلب دارد حتی خدا هم می کنی باور طلب دارد پیکان ما را با سمندش می کند تعقیب انگار از بابای من افسر طلب دارد دادم به اکبر جوجه ای کل حقوقم را از جوجه هایم نیز این اکبر طلب دارد ما یا علی گفتیم و عشق آغاز شد اما از من غلام حضرتش قنبر طلب دارد ما را میان بازی آقا می کند بیرون از کل مردم ظاهرا...
-
ظریف
سهشنبه 5 آذر 1392 14:48
پنج و یک در برابرت هیچند همه را یک تنه حریفی تو یک زمان در کویت و گاهی هم مسجد با صفای خیفی تو یک زمان با مسیحیان جوری گاه با امت حنیفی تو می خوری بس از این ور و آن ور در شگفتم چرا نحیفی تو جان کری در بغل گرفته اشتون را تو ولی...نه چقدر شریفی تو رد شدی جان کری کمی لرزید زلزله هستی و خفیفی تو به تو اشتون نزد تنه زیرا...
-
نماز عاشورا
یکشنبه 26 آبان 1392 21:44
با بغض گلو دوباره سازش را خواند در گوش همین زمانه رازش را خواند ای سینه زن هیات عاشورایی اول به خدا حسین نمازش را خواند
-
محرم
پنجشنبه 16 آبان 1392 17:29
اندوه و غم و غصه و ماتم دارم اندازه ی مردم جهان غم دارم مداح به یاران خودش عالی گفت من هر چه که دارم از محرم دارم ------------------- از دست شما غذای رحمت خوردیم امروز در این کوچه به زحمت خوردیم ما جای شما و اصغر تشنه لبت هر صد قدمی سه بار شربت خوردیم ---------- از حرمله نه ، از حر خوش نام بگو از کفر نه ، از مرام...
-
عشق
یکشنبه 12 آبان 1392 13:27
آشفته ام سر در گمم دیوانه هستم چیزی شبیه ماجراجو های مستم از پیش چشمانم برو تا من نبینم بی شک توکاری میدهی اینجابه دستم آن خوی آهو بودن من رفته از دست زخمی تر از شیران و ببر بیشه هستم تو ریشه ای بودی که محکم جان گرفتی من شاخه ای بودم که از بادی شکستم از آن اوایل گفته بودی عاشقم من از روز اول گفته بودم دل نبستم